مندر آمریکا، آن چند هفته ناامید کننده برای طرفداران موسیقی بوده است. اگرچه «سوئیفتیهای» او بیش از آن وفادار هستند که نمیتوان او را سرزنش کرد، اما تیلور سوئیفت با تلاش برای فروش بیشتر بلیتهای کنسرت در یک حرکت، به فروش یک تور استادیوم ۵۲ شبه کمک کرد. بروس اسپرینگستین، با اذعان به اینکه با فروش بلیتها با قیمتهای بالای 5000 دلار، طرفداران را ناراحت کرده است، هیچ پشیمانی نکرد. او با خشم گفت: “اگر در راه خروج شکایتی وجود دارد، می توانید پول خود را پس بگیرید.” رولینگ استون. باب دیلن که 900 نسخه از کتاب جدید خود را با امضای دستی به قیمت 599 دلار فروخت، مجبور شد اعتراف کند که به جای آن از یک ماشین نوشتن برای امضا استفاده کرده است.
آقای دیلن مدتهاست که طرفداران خود را تحقیر کرده است. اما تعداد کمی از طرفداران شهرت بهتری نسبت به TS و Boss دارند. خواندن واکنشها به سیستم قیمتگذاری پویا که آقای اسپرینگستین برای تور بعدیاش استفاده کرد، مانند تکرار یک کلاهبرداری بزرگ راکاندرول است. لوری اس.، یکی از طرفداران دهه 1970، در بک استریت، وب سایت طرفداران اسپرینگستین، ابراز تاسف می کند: «بروس جایگزین اسکالپر شده است.
خانم اس غیرعادی است. بیشتر کنسرتبازان ناامید خشم خود را نه به سمت ستارهها، بلکه به سمت Ticketmaster، سیستم غالب فروش بلیت آمریکا، و غول تبلیغاتی که ۱۲ سال پیش با آن ادغام شد، یعنی Live Nation Entertainment، نشان میدهند. در ماه اکتبر، هفتهها قبل از از کار افتادن سیستم Ticketmaster در حالی که میلیونها طرفدار خانم سوئیفت مشغول خرید بلیط بودند، گروههای مصرفکننده کمپینی به نام «Break Up Ticketmaster» راهاندازی کردند و آن و Live Nation را متهم کردند که انحصاری را برای «برداشتن» طرفداران موسیقی دارند. بر اساس گزارش ها، وزارت دادگستری (DoJ) در حال بررسی مجدد این ادغام است که برای اولین بار در سال 2010 به دلایل ضد انحصار تایید شد. Live Nation ضد رقابت بودن آن را رد می کند.
در میان عصبانیت واقعی از بلیط های گران قیمت، و سیاسی شدن بیش از حد موضوع (نماینده بیل پاسکرل، نماینده دموکرات نیوجرسی، “رئیس اقدام» علیه افزایش قیمت بلیت، قبل از اینکه آقای اسپرینگستین شروع به رفتار کردن مانند هر گربه چاق دیگری کند، نامگذاری شد. اولین مورد این است که بیشتر هنرمندان هستند و نه Ticketmaster که هزینه بلیط ها را تعیین می کنند. آنها همچنین به استفاده از قیمتهای پویا، مانند قیمتهایی که برای صندلیهای خطوط هوایی استفاده میشوند، چراغ سبز نشان میدهند، که به Ticketmaster اجازه میدهد تا زمانی که تقاضا از عرضه پیشی میگیرد، هزینه بیشتری دریافت کند. دوم این است که بخش بزرگی از تورم قیمت از سوی فروشندگان ثانویه (به عنوان مثال، اسکالپرها یا توت ها) حاصل می شود که از ربات ها و ابزارهای دیگر برای تهیه دسته ای از بلیط ها استفاده می کنند. به عنوان یک بریتانیایی، مقاله نویس شما این نادیده گرفتن های عجیب را در نظر می گیرد. در کشورش، Ticketmaster و Live Nation، مانند آمریکا، سهم بازار بزرگی دارند، اما این فروشندگان هستند که بیشترین افراد را جذب میکنند. در این شکاف فراآتلانتیکی، درسهای جالبی در مورد «ژینومیک» سرگرمیهای زنده نهفته است.
برای شروع، به اهداف ضد تراست متضاد نگاه کنید. در آمریکا، DoJ تقریباً منحصراً روی Live Nation و Ticketmaster متمرکز شده است. از زمان ادغام در سال 2010، غول کنسرت تحت یک «فرمان رضایت» فعالیت میکند که آن را از مکانهای مسلح قوی برای استفاده از Ticketmaster منع کرده است. در سال 2020 پس از آن تا سال 2025 تمدید شد DoJ آن را متهم به تخلف کرد. اما منتقدان آن خواهان سرکوب بزرگتری هستند و این شرکت را نه تنها به قلدری کردن مکانها بلکه به استفاده از تسلط خود برای بالا بردن قیمتها متهم میکنند. آنها میخواهند که اعتمادسازان تجدید قوا دولت بایدن آن را بشکنند، نه اینکه صرفاً اقداماتی برای ترویج رفتار خوب اعمال کنند.
در مقابل، مقامات رقابت بریتانیا 12 سال پیش ادغام Live Nation-Ticketmaster را بدون قید و شرط انجام دادند، اما در مورد فروشندگان بسیار محتاط تر بودند. برای تأیید خرید 4 میلیارد دلاری توسط Viagogo، یک فروشنده غول پیکر، StubHub، یک رقیب آمریکایی، آنها از این نهاد ترکیبی خواستند که تجارت غیرآمریکایی StubHub را به دلیل سهم بازار عظیم خود در بریتانیا کنار بگذارد. Ticketmaster بیشتر در بریتانیا مطبوعات بهتری نسبت به تبلیغات دارد. در طی یک تحقیق پارلمانی در سال 2019، FanFair Alliance، یک گروه لابی کنسرت، آن را به دلیل تعطیل کردن سایتهای فروش مجدد ثانویه خود تحسین کرد. از تبلیغ بلیط بدون کاغذ و اقدامات برای تأیید هویت خریدار نیز استقبال شد.
این به یک تفاوت دوم اشاره می کند که مربوط به ماهیت خود بلیط است. در آمریکا، منتقدان Ticketmaster استدلال میکنند که یک بلیت مالکیت را اعطا میکند، به این معنی که باید بتوان آن را به همان اندازه یک ماشین دست دوم آزادانه خرید و فروخت. آنها خاطرنشان می کنند که مردم ماه ها قبل از کنسرت بلیت می خرند و باید بتوانند آن را به هر کسی و به هر قیمتی که می خواهند دوباره بفروشند. آنها از چیزهایی که مانع آن می شود، مانند بلیط های بدون کاغذ، بیزارند.
کسانی که در طرف دیگر این بحث هستند، بلیط ها را بیشتر مانند مجوز بازدید از یک رویداد می دانند و محدودیت های قابل انتقال را به عنوان راهی سالم برای جلوگیری از تبلیغات می دانند. پرل جم، یک گروه راک سیاتل که 28 سال پیش با Ticketmaster به دلیل نگرانیهای ضدانحصار مخالفت کرد، اکنون با سایت فروش بلیط بهعنوان یک متحد رفتار میکند و از خدمات فروش بلیت غیرقابل انتقال و فقط تلفن همراه خود استفاده میکند تا اطمینان حاصل کند که قیمتها را پایین نگه میدارد و اسکالپرها را دور نگه میدارد. همچنین با آقای پاسکرل مخالفت کرده است رئیس قانون، که مفاد آن شامل ممنوعیت فروش بلیت غیرقابل انتقال است. راکهای گرانج میگویند که این بیشتر به نفع فروشندگان ثانویه است.
پرل جم یک گروه کمیاب آمریکایی است که به دنبال کاهش قیمت بلیط بوده است (چند ستاره بریتانیایی مانند اد شیران سعی می کنند همین کار را انجام دهند). اکثر آنها به دلایلی که درک آنها آسان است، بسیار کمتر نوع دوست هستند. تا زمانی که همهگیری کووید-19 رویدادهای زنده را متوقف کرد، گروهها برای سالها درآمد بیشتری از تور به جای ضبط کردن داشتند. اکنون که تورها بازگشته اند، درآمد خود را برای بهبودی از دست داده اند. پس از همهگیری، به نظر میرسد که کنسرتکنندگان بهویژه مشتاق شرکت در نمایشها هستند، هر چه بزرگتر، بهتر. و رقابت بین ستارههای بزرگ برای برپایی رویداد اینستاگرامی به قدری شدید است که سرمایهگذاریهای زیادی برای تولید یک نمایش میکنند.
تنها قوی زنده ماندن
به عبارت دیگر، سوپراستارها با وجود همه روکشهای عامیانه یا ضدفرهنگیشان تمایل به سرمایهداری دارند. مانند Live Nation، آنها انگیزه ای دارند که تا حد امکان بزرگ باشند و بالاترین پاداش را به دست آورند. به عنوان کسانی که روی صحنه عرق میریزند، حق دارند هر چیزی را که دوست دارند شارژ کنند – اگرچه باید آن را در مقابل خطر بیگانه کردن برخی از طرفداران متعادل کنند. Live Nation هم می تواند هر چقدر که دوست دارد حریص باشد. اما باید برای عرق ریختن در گرمای سیاسی آماده شود. ■
بیشتر بخوانید از شومپیتر، ستون نویس ما در مورد تجارت جهانی:
آنچه دیزنی می تواند از التون جان بیاموزد (24 نوامبر)
از جنرال الکتریک تا FTX، مراقب مجموعه ایکاروس باشید (17 نوامبر)
حتی با وجود بن بست سیاسی، America Inc هنوز باید از دولت رئیس جمهور بترسد (10 نوامبر)
برای تجزیه و تحلیل تخصصی بیشتر از بزرگترین داستانها در اقتصاد، امور مالی و بازار، در Money Talks، خبرنامه هفتگی فقط مشترکین ما ثبت نام کنید.
منبع: bazarche021.ir